به گزارش رسانه ورزش زنان ایران IWSports به نقل از پرابلماتیکا؛ از فدراسیون جهانی فوتبال انتظار میرود تبعیض آشکاری همچون ممنوعیت ورود زنان ایرانی به استادیومهای فوتبال را تحمل نکند.
علت این است که در عمل، تمام لفاظیهای تبلیغاتی دربارهی اهداف و رسالتهای فدراسیون جهانی فوتبال شرح و تفصیل نخستین هدفی هستند که در دومین بند اساسنامهی این فدراسیون ذکر شده است: «ارتقاء مستمر بازی فوتبال و ترویج جهانی آن در پرتو ارزشهای وحدتبخش، آموزشی، فرهنگی و انساندوستانهاش، مخصوصاً از خلال برنامههای ویژهی جوانان و برنامههای توسعه».
کلیدواژهی مورد استفاده فیفا «بازی جوانمردانه» است. دوستداران فوتبال واقعاً اعتقاد ندارند ارزش چیزی که با هیجان دنبال میکند به جوانمردانه بودن آن است. از نقطهنظر هواداران و بازیکنان، جوانمردانه بودن صرفاً شرطی است که التزام به آن باعث میشود کسی زمین بازی را ترک نکند.
برای ارزیابی کیفیت بازی، منطقاً جوانمردانه بودن آن حداقلیترین معیار است. طبیعی است بهترین بازیکنها را، که با تصمیمات غیرمنتظره و خلاقیتشان مشخص میشوند، به خاطر زیرپا گذاشتن «بازی جوانمردانه» به یاد میآوریم.
داخل استادیوم، جذابیت فوتبال دقیقاً از آن روست که در آن خشنترین برخوردها به ظریفترین شیوهی ممکن با فریبکارانهترین حرکات ترکیب میشوند. واکنش خشن زیدان به توهین ماتراتزی و گلزنی مارادونا با دست دو تصویر ناب و ایدهآل از چیزی هستند که فوتبال را به پرطرفدارترین ورزش گروهی در یک قرن اخیر بدل کرده است، و ابداً تصادفی نیست که در زمرهی نخستین تصاویری قرار دارند که از جامهای جهانی سه دههی اخیر به خاطر میآوریم.
کمپین بازی جوانمردانه
فیفا با کمپین پرسروصدای «بازی جوانمردانه» میکوشد این خشونت و فریبکاری، و نتیجتاً حواشی خارج از کنترل مسابقات را مهار کند. بدون شک به ثمر رسیدن این تلاش از جذابیت فوتبال میکاهد.
فیفا برای توجیه این کنترل، بدون وقفه و با صدای بلند فریاد میزند که اساساً علت ترویج فوتبال زیبایی ارزشهای جوانمردانه و انساندوستانهی آن است. با این حال، حتی اگر درون زمین چیزی شبیه به حس دوستی با حریف یا احترام به او جذابیت پیدا کند، و باعث به یاد ماندن و به یاد آورده شدن گردد، از منطق خشک و دستوری «بازی جوانمردانه» تبعیت نمیکند، مثل جبران خطای داور با بیرون زدن عمدی پنالتی اشتباهی که گرفته.
بیرون از سازوکارهای کنترلی درون زمین، بازی جوانمردانه پوچ و بیمعناست، یعنی فیفا واقعاً بر اساس آن دست به اقدامات مهم نمیزند، به بیان ساده آنقدر احمق نیست که دروغ خودش را باور کند. به همین خاطر است که ستارههای گناهکار و خاطی از صحنهی فوتبال حذف نمیشوند. همه میدانند که اگر چنین شود، غیاب ستارههای بازیگوش جذابیت خود بازی را از بین میبرد.
سروصدای ارزشهای فوتبال در بیرون زمین هم ادامه پیدا میکند. در بیرون زمین، فیفا ادعا میکند با چیزی بزرگتر از جذابیت یک مسابقهی فوتبال در افتاده است: «همهی اشکال تبعیض علیه یک کشور، یک شخص یا گروهی از افراد بر مبنای نژاد، رنگ پوست، اصالت قومی، ملی یا اجتماعی، جنسیت، معلولیت، زبان، دین، عقیدهی سیاسی یا هر عقیدهی دیگری، منزلت ناشی از ثروت، تولد یا هر چیز دیگر، گرایش جنسی، یا با هر دلیل دیگری، اکیداً ممنوع است و از طریق اخراج یا تعلیق قابل مجازات»
باز هم فیفا آنقدر احمق نیست که خودش دروغ را باور کند. در مقایسه با هدف کمپین «بازی جوانمردانه»، که عبارت است از نظارت پلیسی مستمر بر حرکات بالقوه خطرناک، ادبیات «ترویج و حمایت» هدف مشخصتری دارد: فراهم ساختن شرایط لازم برای تداوم برگزاری بازیها به شکلی مشخص، در هر کجای دنیا که فیفا بخواهد. پس از برآورده شدن این هدف، «ترویج و حمایت» پوچ و بیمعناست. درست مثل بازی جوانمردانه.
لحن مبهم اینفانتینو و ریاکاری فیفا
بازدید جیانی اینفانتینو، رئیس فیفا، از ایران برای بسیاری تعجببرانگیز بود. ایران تنها کشوری است که در آن معادلات سیاسی، نیمی از جمعیت را به شکل قطعی از فرصت تجربه واقعی یک مسابقهی فوتبال محروم کرده است. با این وجود، بسیاری انتظار داشتند که تلاش زنان برای حضور در ورزشگاه در مسابقهای که اینفانتینو از نزدیک تماشا میکرد با موفقیت بیشتری همراه باشد. هیچ موفقیتی در کار نبود.
اینفانتینو در این زمینه حتی یک تهدید یا انتقاد صوری هم حواله فدراسیون فوتبال «پنجستاره» ایران نکرد. معلوم شد فوتبال عاری از تبعیض جنسیتی، یا چنان که فیفا همواره تأکید دارد، «فوتبال مستقل از سیاست»، آنقدر اهمیت ندارد که آقای رئیس در «جشن خانوادهی فوتبال» در ایران به آن بپردازد.
در همان جلسه، اینفانتینو ایران را به خاطر اینکه ۲۳ هزار فوتبالیست ثبت شده زن دارد ستود، و به این ترتیب ناخواسته بر ضرورت حیاتی حل مسئلهای که به صورت ضمنی آن را انکار میکرد، یعنی دسترسی زنان به استادیوم، صحه گذاشت.
دستگیری حداقل ۳۵ زن در ورودیهای ورزشگاه باعث شد مسئله در کانون توجه قرار بگیرد. طبق انتظار، فیفا با انتقادات فراوانی مواجه شد. پس از خروج از ایران، اینفانتینو با لحن مبهم و سربستهای گفت که در ایران قول گرفته زنان به زودی اجازهی ورود به استادیوم را پیدا کنند.
در ادامه فیفا سعی کرد با وعدهی پیگیری مسئله به انتقادات پاسخ دهد. با این حال واقعیت روشن است: علت اینکه مردانه بودن ورزشگاههای ایران منجر به هیچگونه اقدامی از سوی فیفا نمیشود این است که در واقع، محروم شدن زنان ایرانی از حضور در ورزشگاه، تهدید چندانی را متوجه تداوم برگزاری مسابقات به شکلی که مدنظر فیفاست نمیکند.
درست است که ورزشگاه مردانه با شکل ایدهآل برگزاری یک مسابقه از دید فیفا فاصله دارد، اما تا زمانی که ایران فرصت نکند در مسابقات بینالمللی پراهمیت ویترین فیفا را به آن آلوده کند، یا مثلاً تا زمانی که جرأت نکند زنان خارجی را به ورزشگاه راه ندهد، میتوان دست فدراسیون پنجستاره را باز گذاشت تا در خانه خودش با اعمال تبعیض آشکار، دولت بالای سر خود را راضی نگاه دارد.
حق پخش مهم تر از موضوع زنان است
سفر اینفانتینو به ایران به بهترین شکل ماهیت «حمایت و ترویج» مورد پسند فیفا را آشکار ساخت. شاید برای خیلیها بهتآور باشد، اما از نقطه نظر فیفا، واقعاً اهمیت حق پخش تلویزیونی باشگاههای ایرانی از ورود زنان ایرانی به استادیوم بیشتر است. پرداخته نشدن آن، شکل مدنظر فیفا برای برگزاری مسابقات را بسیار بیشتر از مردانه شدن چند ورزشگاه بر هم میزند.
حق پخش تلویزیونی، علاوه بر اینکه مقوم شکل استاندارد بازتاب رسانهای مسابقات است، بخش مهمی از درآمد تیمهای باشگاهی، فدراسیونها و نهادهای بینالمللی مجری مسابقات را تأمین میکند.
طبیعی است که نقض آن خطرناک و مشکلزاست، و ممکن است با تبدیل شدن به یک الگو در بسیاری از کشورهای دنیا، از یک سو به بر هم خوردن گردش مالی مسابقات فوتبال و از سوی دیگر به مسلط شدن رسانههای قدرتمند دولتی و خصوصی بر سازمانهای فوتبالی و تیمهای باشگاهی بینجامد.
برای همین رئیس فیفا شدیداً به آن واکنش نشان میدهد، آن هم در حالی که ترجیح میدهد دربارهی موضوع داغ و بحثبرانگیز ممنوعیت ورود زنان به استادیومها چیزی نگوید. در این ترجیح زیرپا گذاشته شدن ارزشهای فوتبال هیچ اهمیتی ندارد.
- مصطفی آقایی