حامد اسماعیلی – افرا ورزش : رفتن، همیشه یک واژه دردناک است بدون این که مهم باشد قبل و بعدش را با چه کلماتی تزیین کنیم. نگران کننده است و شاید دشنه بر دست در انتظار قتل خاطرات در ذهن فراموشکار ما.
شیدا فلاحی دیروز از دنیای هندبال رفت. آنها که میشناسندش میدانند که در زمین هندبال به عنوان یک بازیکن چه جواهری بود و چه در بیرون از زمین، به عنوان یک انسان، چه مخلوق فوق العاده ای.
برای آنها که او را نمیشناسند همین توصیف بس که در روزگاری که تعداد آدم حسابیها در واقعیت، به سرعت رو به افول و در اینستاگرام و هر جای بی حساب و کتاب دیگری در حال افزایش است او یک آدم خوب در واقعیت بود.
شیدا فلاحی سالها عمرش را برای هندبال گذاشت. وقتی با پیراهن تیم ملی ایران به میدان میرفت چشم امید به پرشهای او بود و در عرصه باشگاهی، پیراهن هر تیمی را بر تن کرد، متعصب، سرسخت و همیشه بهترین بود.
شیدا فلاحی همین حالا که رفته، هنوز هم آن قدر آماده است که سالها در لیگ برتر بازی کند اما او این تصمیم را مدتها قبل گرفته بود. سالها پیش به من گفته بود که میخواهد برود و باقی عمرش را صرف آموزش کوچکتر ها کند و سرانجام این تصمیم را عملی کرد.
غم انگیز است که او را دیگر در زمین هندبال نمیبینیم اما همین که سایه او بر سر خانواده هندبال است مایه خرسندی است. او برای هندبال مثل اسمش “شیدایی” کرد و روزگار شیدایی او با پرورش بازیکنان جدید ادامه خواهد داشت.
در روزگار ترویج فراموشی و بی انصافی، تا هر زمان که لازم باشد پای او میایستیم و سالها بعد به کوچکترهایی که دوران فوق العاده اش را ندیدند می گوییم که نسل هندبال ما هر چه که نداشت، شانس بودن در کنار او، دیدن او را داشت.