به گزارش افرا ورزش، تیم ملی فوتسال زنان ایران که برای حضور در تورنمنت چین به این کشور سفر کرده بود در دیدار اول برابر ازبکستان 5 بر 7 شکست خورد و در بازی دوم با ویتنام 2 بر 2 مساوی کرد.
این نتایج در حالی به دست آمد که سابقه ایران به عنوان قهرمان دو دوره برگزار شده از رقابتهای قارهای فوتسال زنان این انتظار را ایجاد میکند که ایران فاتح همیشه مسابقات خود باشد.
آیا دوری از پیروزی در دو بازی برابر ازبکستان و ویتنام به معنای پایان اقتدار دختران ایرانی در قاره است؟ برای پاسخ به این سوال باید بدانیم که نمیتوانیم انتظار داشته باشیم تیمهای آسیایی برای همیشه روی نقطه صفر بمانند.
فوتسال زنان در آسیا در دورانی که ایران دو بار پیاپی قهرمان شد سطح فنی پایینی داشت و امروز با سرمایه گذاری تدریجی برخی کشورها، اوضاع در حال تغییر است و آنها دیگر تیمهای دست و پا بسته گذشته نیستند.
از سوی دیگر، اعلام برگزاری نخستین دوره جام جهانی فوتسال زنان در سال 2025 از سوی فیفا، انگیزه را به تیمهای ملی کشورها بازگردانده و سبب شده کار در فدراسیونهای آسیایی بیشتر جدی گرفته شود.
در همین حال در ایران، با وجود برگزاری منظم لیگها اما تیم ملی همواره در تعطیلی قرار داشته است. تیم ملی ایران در این سه بازی تیم ضعیفی نشان نداد اما در عین حال، تیمی بود که آماده نیست و کار زیادی نیاز دارد.
تردیدی نیست که سطح فنی انفرادی تک تک بازیکنان ایرانی نسبت به همتایان در سایر تیمها، دارای برتری قابل توجهی است اما تیم ملی زنان ایران برای بازپس گیری جایگاهش باید روی مسائل تاکتیکی از یکسو و آمادهسازی بدنی خود بیشتر تمرکز کند.
آیا ایران دیگر قدرت اول و بی رقیب فوتسال زنان آسیا نیست؟ در این شرایط میتوان گفت که پاسخ این سوال مثبت است. رقابت در آسیا اکنون نزدیک است و سکوی قهرمانی دیگر برای ایران، از قبل رزرو شده نیست.
آیا این به معنای ضعیف شدن تیم ملی است؟ قطعا خیر. این کشورهای رقیب هستند که با سرعت بیشتری در حال رشد هستند. آنها فاصله فنی خود را با ایران کاهش دادهاند با این حال نتایج چین باید به عنوان یک زنگ خطر، جدی گرفته شود.
یک کادر فنی باهوش و توانمند، از این فرصت به نحو احسن استفاده میکند و بلافاصله با آنالیز عملکرد تیمی از یکسو و عملکرد فردی بازیکنان از سوی دیگر، اقدامات تازه برای بهبود فنی تیم را شروع خواهد کرد.
به عبارت دیگر، شکست برابر ازبکستان و تساوی برابر ویتنام، نباید یک فاجعه یا دستمایهای برای کوبیدن بازیکن و مربی در تیم ملی تلقی شود. چه بسا، این نتایج میتواند ما را با حقایق جدیدی روبرو کند که در صورت کسب سه پیروزی پرگل و یا روبرو شدن با تیمهای ضعیف حوزه کافا، از این حقایق دور میماندیم و به خواب ناز و توهم آمیز “بهترین بودن و قهرمان بودن” ادامه میدادیم.