به گزارش افرا ورزش، با وجود سفر به سمنان برای مسابقات بین المللی جوانان، یک بیماری من را، ساعت به ساعت را از مسابقاتی که منتظر آن بودم دورتر میکرد. ۴ روز زمان داشتم تا بهتر شوم و در غیر این صورت این فرصت را برای همیشه از دست میدادم.
اولین سالی بود که ایران میزبان مسابقات بین المللی جوانان بود و البته تا به امروز، آخرین آنها. اگر فرصت را از دست میدادم سال بعد، وارد رده سنی بزرگسالان میشدم و این مسابقه برایم یک آرزو میشد.
در این مسیر یاد گرفتم که هر لحظه باید قویتر از قبل باشی، نمیدانی چه چیزی در ادامه مسیر منتظر توست. گاهی شرایط نامناسب تمرین، حرف دیگران، حواشی، حریفی قدرتمند، برنامه ریزی اشتباه، ناهماهنگی پروازها و نرسیدن و گاهی حتی یک آسیب جدی یا شرایط نامناسب بدنی.
باید با ذهنی قوی آماده مصاف با همه مشکلات باشی، چون در ادامه تنها تویی و تو. هر اندازه هم حمایت دیگران را داشته باشی، این تویی که در نهایت تعیین کنندهای و باید از سد مشکلات عبور کنی.
در بازگشت به خانه، ۲ روز کامل در خانه خواب بودم و استراحت میکردم. تنها سرم، جبران آب و املاح از دست رفته بدنم بود. هرگز به این شدت مسموم نشده بودم. چشمهایم را که میبستم نا خوداگاه گریه ام میگرفت، که چرا من؟ چرا حالا و چرا این اتفاق باید رخ دهد؟
کمی بهتر شدم، سرگیجه هایم کمتر شده بود اما میفهمیدم که ثمین همیشه نیستم. بدنم به شدت خسته بود، اما چارهای نداشتیم. با مادرم بلیت گرفتیم و راهی سمنان شدیم.دو روز تا مسابقات مانده بود.
… ادامه دارد
بخوانید: تلاش آخر (1)
سری کامل یادداشت های ثمین عابد خجسته را در این تگ دنبال کنید: یادداشت ها