حامد اسماعیلی : لیگ فوتبال زنان ستاره پنهان زیاد دارد. جنگجوها، هنرمندها، فیلسوف ها و شومن ها. گهگاه ستاره هایی دور از دید، دور از هیاهو و شازده کوچولوهای آقای دوسنت اگزوپری.
مریم رهیده، چیزی فراتر از طره پریشان عکس هاست. تلفیقی از جنگجویی، هنر، فلسفه و قهرمانان فیلم های دهه ۸۰ میلادی با پالتوهای بلند در پیاده روهاست که هنرپیشگی نمی کند، زندگی می کند و زیبایی می آفریند.
این را آن ها که به او نزدیک تر بوده اند بهتر می دانند. بازمانده نسل دعوت شدگان به تیم ملی نوجوانان و حالا، نمونه ثبات در سمت راست میدان برای طلایی ها.
زمانی که در آینده سازان سازان نجف آباد بازی می کرد از دوستی در اصفهان درباره او پرسیدم که گفت: زیاد بازی نمی کنه. گاهی بازیکن جانشین میاد تو زمین.” پیش از این بود که به سپاهان برود و بتدریج سمت راست را در اختیار بگیرد.
زمان گذشته و همه چیز به سرعت در حال تغییر است. مریم رهیده وزنه ثابت سمت راست سپاهان است. او قطعا انتخاب های دیگری غیر از فوتبال بازی کردن داشته اما در مسیری که انتخاب کرده، جدی و مصمم بوده.
دغدغه شخصی من همیشه ذهنیت بوده است یعنی ورزش کمک کند که یک ورزشکار، وسیع تر بیندیشد و بزرگتر از روزی شود که آمد. همه این گل ها و پاس گل های لعنتی فراموش می شوند و آخرش تو می مانی و جهان و خودت و خودت و خودت.
چه اهمیت دارد که کج سلیقه ها شانسی برای دعوت از او به تیم ملی بزرگسالان قائل نشده اند (احتمالا مشغول دعوت از فوتسالیست ها بوده اند). چه فرقی دارد که مثل امروز بانوی شماره یک پاس گل ها باشد یا اصلا بالعکس، شخصیت اول در یک بعد از ظهر سگی. می دانید که. او نیازی به این داستان ها ندارد.
او مریم رهیده است. بانوی طره پریشان، پاس گل. بانوی یک ذهن زیبا.